ریشه تورم کجاست؟
"در این مقاله مدعای اصلی این است که ادبیات توسعه از تحلیل بخش اقتصاد در جامعه انقلابی ایران عاجز است، لذا به طریق اولی راه حل های علمی که امروز از سوی کارشناسان سیاسی گفته می شود و مورد حمایت جریانهای سیاسی هم قرار می گیرد، راهی اساسی برای حل ریشه ای تورم نمی باشد."
خلاصه بحث:
ضرورت بررسی ریشه های بنیادین تورم، قبل از تصمیم گیری برای حل این معضل
تحلیل گرانی ازموضع « تولید، توزیع، مصرف» در این مقاله
استارت تبدیل الگوی مصرف در ایران در دوران پهلوی
تغییر تعریف فقر در ایران در دولت مهندس میر حسین موسوی
توسعه مصرف گرائی در دولتهای بعد از دولت جنگ از بخش اقتصاد به بخش فرهنگ و سیاست
تقسیم راهکارهای مبارزه با تورم در دولتها به سه دسته راهکار کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت
ایجاد تعادل در کشورها نسبت به اقتصاد جهانی راهکار علمی دنیا برای کنترل تورم
بررسی علت تورم در دیدگاه اسلامی (بررسی تاثیر انقلاب در بخش اقتصاد)
تعریف نظام سرمایه داری به نظام چهار بازار(مقدمه بحث)
بازار سرمایه متغیر اصلی چهار بازار نظام سرمایه داری
طرح شعار« داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» و ایجاد روحیه گستاخی انقلابی در بخش اقتصاد در اثر انقلاب
تقویت نقش خویش فرماها در اقتصاد اثر تغییرات ایجاد شده در بخش اقتصاد به وسیله انقلاب
بالا رفتن قیمت در بخش توزیع به وسیله خویش فرماها علت افزایش نرخ دست مزد در بخش تولید
انعکاس افزایش قیمت دستمزد در بخش غیر دولتی در بخش دولتی
انعکاس ارتقای انتظارات مردمی در بخش های توزیع و تولید، علت گرانی
پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه و تولید الگوی بومی اقتصاد راهکار بنیادین کنترل تورم در جامعه ایران
تقابل دائمی تصمیمات دولتها برای کنترل تورم بر اساس ادبیات توسعه با جهت گیری تقاضاهای مصرفی مردم در جامعه انقلابی ایران
....................
1. ضرورت بررسی ریشه های بنیادین تورم،قبل از تصمیم گیری برای حل این معضل
برای اینکه بتوانیم در حل مشکل تورم و گرانی به توفیق دست پیدا کنیم و راه حل منطقی پیش روی مدیران اجرایی دولت بگذاریم باید ابتدا ریشه تورم و گرانی و علل پیدا و پنهان آن معلوم و مشخص شود تا درمان تورم آسان شود.برای نگاه به ریشه ها و علت های گرانی باید ابتدا به گذشته اقتصادی کشور نگاهی دقیق و موشکافانه انداخت و سپس راه حلهای موجود در دنیا را برای حل تورم مورد بررسی قرار داد و نهایتاً الگوی بومی که با فرهنگ مذهبی ایران تناسب داشته باشد انتخاب و مشکل گرانی و تورم را حل نمود.
2. تحلیل گرانی ازموضع « تولید، توزیع، مصرف» در این مقاله
ما می خواهیم که از موضع « تولید، توزیع، مصرف» به تحلیل گرانی و تورم بپردازیم.
1/2. استارت تبدیل الگوی مصرف در ایران در دوران پهلوی
یک ملت می تواند قطب توسعه تولیدی در منطقه یا دنیا باشد یا می تواند قطب توسعه توزیعی و یا مصرفی باشد، به لطف زمامداران کشورمان در دوره شاه ، کشور ما یک کشور مصرف کننده بود که با تغییر و تحولی که حکومت آن زمان در ساختارهای اقتصادی و همچنین تغییر در فرهنگ مردم به وجود آورد اولین استارت تبدیل « مصرف » در کشورمان به « مصرف انبوه » زده شد و کشور ما قطب توسعه در زمینه توزیع شد، این توزیع از طریق پول نفت به سیستم اداری تزریق می شد و کالاهای غربی وارد کشور می شد تا مصرف شود، این اولین جرقه برای مصرف در قبل از انقلاب بود.
2/2. تغییر تعریف فقر در ایران در دولت مهندس میر حسین موسوی
دومین جرقه مصرف انبوه در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و آن در زمان دولت مهندس میرحسین موسوی بود؛ که در دوره ایشان معنای فقر عوض شد یعنی اینکه اگر تا قبل از آن به کسانی که از داشتن نان شب معذور بودند فقیر می گفتند پس از این دوره اگر کسی یخچال یا تلویزیون یا یکی دیگر از این کالاها را نداشت ، فقیر نامیده می شد، ایشان کالاهای اساسی را با دفترچه های ازدواج بین مردم توزیع می کردند که این کالاها شامل یخچال، تلویزیون، پنکه و ... بود و هماهنگ با این کار به علت اینکه دولت، به نام دولت مستضعفین و محرومین بود زیر ساخت های جامعه که باید در منطق سرمایه داری یا نظام سوسیالیستی گسترش پیدا می کرد و امکانات و تسهیلات صرف مناطق اقتصادی و صنعتی و نقاط استراتژیک تجاری باشد، در منطق انقلاب توسعه یافت یعنی جاده، برق، تلفن و... بوسیله جهاد سازندگی به همه نقاط کشور کشیده شد.
1/2/2. توسعه مصرف گرائی در دولتهای بعد از دولت جنگ از بخش اقتصاد به بخش فرهنگ و سیاست
در دوره آقای هاشمی مصرف انبوه از کالاهای اساسی به آموزش و پرورش، مراکز آموزشی غیر انتفاعی، دانشگاه آزاد و توسعه شهری تعمیم داده شد به عبارت دیگر آموزش و پرورش همگانی، ایجاد رغبت برای رفتن به دانشگاه آزاد( به علت محدودیت نفرات در دانشگاه دولتی) و آموزشگاههای غیر دولتی و ادامه تحصیلات تا رده های دانشگاهی به عنوان تنها ارزش اجتماعی مزید بر علت شد.
در دولت آقای خاتمی علاوه بر اینکه بخش اقتصادی را مانند دوره آقای هاشمی توسعه می دادند، این روند به سیاست تعمیم داده شد، یعنی جامعه مدنی و گسترش مطبوعات و روزنامه های زنجیره ای، کتاب و استانداردهای مطبوعاتی در سراسر کشور و .... که نیاز به سوبسیدهای کلان دولتی داشت.در دولت عدالت محور آقای احمدی نژاد هم مصرف تحت شعار عدالت و اینکه نباید همه امکانات در پایتخت و مراکز استانها متمرکز شود از کلانشهرها به سمت شهرهای کوچک و روستاها تعمیم داده شد.
3. تقسیم راهکارهای مبارزه با تورم در دولتها به سه دسته راهکار کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت
مسئله گرانی در کشور از دیرباز ذهن مسئولین کشور را به خود مشغول نموده است و متناسب با شدت گرانی و تورم در هر دوره دولتها راه کارهای میان مدت و کوتاه مدتی و بلندمدتی را برای حل مشکل به کار گرفته اند مثلاً راه کار میان مدت آقایان این بوده که هر بار مسئله گرانی به اوج خود می رسید برای کاهش قیمتها دست به واردات کالا از خارج می زدند یا به عنوان راه کار کوتاه مدت کالا برگ کالاهایی مانند( برنج، روغن، بنزین و ...) بین مردم تقسیم می شد. یک راه حل هم در دوره مهندس میرحسین موسوی اتخاذ شد که آن ایجاد اتحادیه ها و نرخگذاری کالاها و ایجاد اماکنی مانند تعزیرات برای برخورد با افراد گران فروش و متخلف بوده است.(راهکار میان مدت) به عنوان راه کار بلند مدت نیز سعی شده است از طریق پول نفت نقدینگی کشور را با وارد کردن در یک جدول برنامه جهت دهی نموده و به سمت تولید ببرند.
4. ایجاد تعادل در کشورها نسبت به اقتصاد جهانی راهکار علمی دنیا برای کنترل تورم
اما مسئله تورم در دنیا و رشد نرخ کالاها به صورت قاعده مند و قانون مند نگاه می شود که مجال بحث روی آن نیست، که بصورت اجمالی اگر بخواهیم گفته باشیم در یک بحث اقتصادی و معمول کشورها ، نسبت به دنیا یک تعادلی را مطرح می کنند و نسبت به کشور خودشان تعادلش را بحث می کنند، البته در یک جاهایی مانند آن سالهایی که برزیل، شیلی و یا هر کشوری دچار بحران می شود بحث هائی مطرح است؛ که در این خصوص بحثهای مانند تحول فرهنگ در نظام مطرح می شود؛که باید فرهنگ تولید عوض شود ویا بحث می شود که واردات و صادرات دانش در کشور باید به چه گونه ای باشد و بحث های عمیقی که در رابطه با این مسئله مطرح است.
5. بررسی علت تورم در دیدگاه اسلامی (بررسی تاثیر انقلاب در بخش اقتصاد)
در نگاه بومی و اسلامی که می توان به مسئله گرانی داشت می توان از موضع تاثیر انقلاب در صنعت بحث را آغاز کرد ، یعنی یک انقلابی به وجود آمده است و این انقلاب با چالش هائی روبرو است؛ اینکه چرا نرخ کالاها به طور دائمی دراین چند سال تغییر کرده است یک تحلیل دارد ولی نه فقط در بخش اقتصاد بلکه در بخش سیاست و فرهنگ هم نیازهائی برای پویائی انقلاب مطرح است؛ به عنوان مثل تحلیل چالش در بخش سیاست درگیری بین « قومیت» و « جمهوریت» است، در بخش فرهنگ درگیری بین « منطق حجیت» و « منطق حسی» است و در بخش اقتصادی نیز درگیری بین « سرمایه» و « کار» است.
1/5. تعریف نظام سرمایه داری به نظام چهار بازار(مقدمه بحث)
برای مقدمه با ید متذکر شوم در نظام سرمایه داری چهار بازار وجود دارد که عبارتند از بازار سرمایه، کالا، کار، ابزار.
1/1/5. بازار سرمایه متغیر اصلی چهار بازار نظام سرمایه داری
در این نظام اقتصادی متغییر اصلی این چهار بازار، بازار سرمایه است یعنی این سرمایه است که مشخص می کند نرخ کار چقدر باشد، نرخ تکنولوژی چقدر باشد ونرخ ابزار چقدر باشد و نقش اصلی به عهده بازار سرمایه می باشد.در هر کدام از این چهار محور نیز چهار بحث مستقل مطرح می شود؛ یعنی در بازار سرمایه بحث اینکه « قوانین تجمع سرمایه » چگونه بوجود بیاید به صورت مستقل مطرح می شود. در بازار کار بحث مستقل « کیفیت مدیریت درنظام سرمایه داری » مطرح می شود، در بازار ابزار نیز بحث « صرفه جویی در مقیاس تولید » یک بحث مستقلی است که مطرح می شود.
2/5. طرح شعار« داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» و ایجاد روحیه گستاخی انقلابی در بخش اقتصاد در اثر انقلاب
ولی در این بحث موضوع را که تاثیر انقلاب در تورم و گرانی است از زاویه دید « تولید، توزیع، مصرف » تحلیل می کنیم.با بوجود آمدن انقلاب و گستاخی انقلابی که در اثر رهبری حضرت امام (ره) و شعارهای انقلاب در مردم به وجود آورد، شعاری مطرح شد که آن شعار « داشتن حق مصرف مساوی از بالا تا پایین نظام» بود، یعنی رهبر و بزرگان باید مساوی مردم، مصرف داشته باشند، این شعار بخش اقتصاد در کنار شعار اسلام خواهی ملت ایران، ساختار نظام سلطنتی را در هم شکسته و انقلاب را به وجود آورد.
1/2/5. تقویت نقش خویش فرماها در اقتصاد اثر تغییرات ایجاد شده در بخش اقتصاد به وسیله انقلاب
این انعکاس انقلاب در اقتصاد را می توان حتی در مغازه های خرده پای کنار خیابان نیز مشاهده نمود یعنی تحت هیچ اتحادیه ای و فروشگاه های زنجیره ای ( که آقای هاشمی برای کنترل گرانی پی گیر آن بودند و موفق نشد) نیستند، یعنی خود فرما ( خویش فرما) هستند. هر وقت که طلب ها و تقاضاهای خود را می خواهند و می بینند در بازار قیمت آن بالا رفته است، آنها نیز قیمتهای خود را افزایش می دهند که این کار به صورت خود کار توسط همه خویش فرماها انجام می شود بدون اینکه نیاز به هماهنگی حزبی یا اتحادیه ای و جلسه گرفتن باشد بلکه فقط به خاطر تاثیر انقلاب در روح مردم می باشد.
2/2/5. بالا رفتن قیمت در بخش توزیع به وسیله خویش فرماها علت افزایش نرخ دست مزد در بخش تولید
این یعنی اینکه سهم تاثیر اصلی در افزایش نرخ دستمزد در بخش تولید به عهده افزایش قیمت در بخش توزیع می باشد. بخش تولید که قاعده مند است؛ یعنی مثلاً یک کارخانه برای اینکه چگونه سرمایه گذاری کند یا هزینه های « مدیریت، مواد اولیه، انبار داری، تحول تکنولوژی و ... را انجام دهد از طریق مکانیزم چهار بازار کنترل، اداره و محاسبه می کند و بر اساس « نرخ سود سرمایه » کار می چرخد، لذا این بخش توزیع است که با افزایش نرخ دستمزد خود بخش تولید را هم متاثر می کند، مثلاً تاکسی ها، مکانیکی ها، سوپرمارکت ها و مغازه های کنار خیابان و .... نرخ دستمزد خود را افزایش دهند در بخش تولید خواه ناخواه باید دستمزد کارگرهای تولیدی نیز بالا برودو دیگر یک مدیر نمی تواند کارگرها را اذیت کند، زیرا اگر کارگران کارخانه ببینند دستمزدها در بیرون بیشتر بوده و داشتن یک مغازه به صرفه تر از کار در کارخانه است حتماً از کارخانه بیرون خواهند رفت؛ لذا برای اینکه کارخانه بچرخد و تعطیل نشود مدیران مجبور هستند به این حادثه اجتماعی وقع نهاده و آنرا بپذیرندو دست مزدها را افزایش نمایند و بالا ببرند، بنابراین قیمت تمام شده کالاهای تولیدی نیز خود به خود بالا می رود.
3/2/5. انعکاس افزایش قیمت دستمزد در بخش غیر دولتی در بخش دولتی
اثر بالا رفتن دستمزدها در بخش توزیع و به تبع آن در بخش تولید در حقوق کارمندان و خدمات دولتی است، یعنی بخش دولتی هم وابسته به این سیستم است و اینگونه نیست که بریده از هم باشند که بحثی را که آقای هاشمی درباره "خود گردانی وزارتخانه ها" به راه انداختند، برای این است که هزینه های کارمندان جبران شود. لذا هر سال دولت ناچار است که چه درباره خودگردانی وزارتخانه و نرخ دستمزد و حقوق کارمندان تصمیم گرفته و آنها را بالا ببرد.بنابراین بخش تولید که نرخ کالاها در آن تعیین می شود از بخش توزیع تحت تاثیر قرار می گیرد که این به خاطر همان بحث مصرف و مصرف انبوه است.
4/2/5. تولید کالای گران علت کاهش ارزش پول ایران در موازنه با ارزهای خارجی
برای کنترل نرخ دستمزد در بخش تولید ناچاریم نرخ ارز و صادرات و واردات را دستکاری کنیم یعنی اگر هر چیزی در درون کشور تولید می شود گران تولید شود و هر چیزی که در خارج از کشور تولید می شود ارزان تولید شود، در موازنه همیشه وزن پول داخلی نسبت به پول های خارجی پائین می آید. چرا؟ چون هر چه که تولید شود، درس باشد، پژوهش باشد، در درون همیشه گران است.
5/5. انعکاس ارتقای انتظارات مردمی در بخش های توزیع و تولید ، علت گرانی
به هر حال انعکاس بالا رفتن انتظارات مردم در سه حوزه « سیاست، فرهنگ، اقتصاد» را در چهارده، پانزده میلیون جمعیت آزاد اقتصادی که در جامعه هستند می توان دید که اینها هم، همان انتظارات را دارند: انتظار مصرف روزنامه، کامپیوتر، مدرسه غیر انتفاعی و هر چیزی که انقلاب در جامعه مطرح می کند یعنی انتظارات دائماً در سیستم و الگوی مصرف سرمایه داری تشدید می شود، این یعنی اینکه ما قادر به کنترل « تولید، توزیع، مصرف» در این جمعیت اقتصاد آزاد نخواهیم بود و آنها هر وقت بخواهند دستمزد خودشان را بالا خواهند برد و این یعنی بالا رفتن نرخ دستمزدها در بخش های تولیدی و دولتی و خدماتی.
6. نتیجه بحث:
1/6. تقابل دائمی تصمیمات دولتها برای کنترل تورم بر اساس ادبیات توسعه با جهت گیری تقاضاهای مصرفی مردم در جامعه انقلابی ایران
همه می خواهند در یک افق مصرف کنند زیرا کار متغییر اصلی شده است مثلاً کار را در جامعه در نظر بگیرید که مدیران، متخصصان، کارگران فنی، و کارگران ساده در آن وجود دارد که همه با هم دستمزدهای خود را بالا می برند. یعنی نرخ کار در وحدت کل جامعه است که دائم به متغیر سرمایه در سیستم سرمایه داری تنه می زند و در جامعه مدیران با عینک اقتصاد سرمایه داری مرتباً می خواهند نرخ سود را بالا ببرند. لذا یا از طریق بالا بردن نرخ سود بانک این کار را انجام می دهند یا از طریق نشر اوراق بهادار و بورس و بخشهای مختلف دیگر سعی می کنند نقدینگی را را به جهتی که خودشان می خواهند بکشانند، از سوی دیگر مردم مقابله می کنند و نقطه شروع آن هم در همان چرخه ای است که خدمتتان عرض کردم زیرا خویشفرما هستند، قدرتش را دارند و می توانند نرخ را بالا ببرند.فرهنگی که انقلاب به وجود آورده است می گوید توازن مصرف لازم است و فاصله طبقاتی را نمی پذیرد اما نظام سرمایه داری فاصله طبقاتی را تحمیل می کنند و در کشورهای دیگر این جرأت نیست که با این فرهنگ نظام اقتصادی سرمایه داری مخالفت کنند کما اینکه در زمان شاه نیز چنین جرأتی بین مردم ما نبود مثلاً یک راننده تاکسی الگوی مصرف خود را قبول می کرد یعنی آن چیزی را که جامعه به او تحمیل می کرد را می پذیرفت.
2/6. پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه و تولید الگوی بومی اقتصاد راهکار بنیادین کنترل تورم در جامعه ایران
لذا می توان مشکل اصلی در ایجاد تورم را به چالش بین فرهنگ نظام اقتصادی سرمایه داری و فرهنگ مصرف انبوه که قصد القاء خود به مردم کشورمان را دارد و فرهنگ انقلابی اسلامی مردم ایران نسبت داد. یعنی ادبیات توسعه کشور با فرهنگ انقلابی اسلامی مردم دچار تضاد است و در این بین به گرانی و تورم دامن می زند. بنابراین راهکار اساسی برای اصلاح تورم در اقتصاد ایران پرهیز از تحلیل وضعیت جامعه ایران بر اساس ادبیات توسعه است و در این میان تولید نرم افزارهای اقتصادی متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی است؛ که ان شاء الله در مقالی مناسب به توضیح نگاه دینی به بخش اقتصاد خواهم پرداخت.
مجید گودرزی - رجانیوز