انتقاد از عملکرد قوه قضائیه

تشکل دانشجویی دانشگاه‌های تهران در بیانیه‌ای به عملکرد ضعیف دستگاه قضایی در اجرای عدالت در احکام قضایی اعتراض کردند.
این چند تشکل دانشجویی در این بیانیه مشترک اعلام داشتند: چند صباحی سرخوش از هژمونیک شدن گفتمان عدالت خواهی بر مقدرات کشور را پشت سر نگذاشتیم که شاهد به مسلخ کشیده شدن این واژه مظلوم در پای مصالح مرسله و در چنبره منویات و منافع جریان‌های دردسرساز شدیم و هنوز جوهر آراء عمومی در اعلام فراگیر بایگانی نمودن گروه‌های منفعت اندیش به خشکی نگرائیده که خزان مصالح عمومی در سر و سامان اهرم‌های فشار اقلیتی پرنفوذ، وجدان بیدار دلان انقلابی را به خیزشی عظیم فرا می‌خواند.
راستی حیف نبود که آن همه شور و اشتیاق برخواسته از صدور فرمان هشت ماده‌ای سکاندار کشتی انقلاب در برخورد با مفاسد اقتصادی، با خلاصه شدن در پرونده شهرام جزایری پایان پذیرد؟ و دانه درشت‌های باتلاق انحراف اقتصادی نه تنها پاسخگوی شاهین قاطع عدالت نباشند، بلکه با رویکردی طلبکارانه به تسویه حساب تورمی با مردم اقدام نمایند و مطالبات انقلابی انباشته شده ملت را در تحقق آرمان شهر عدالت محور به کوهی از خاکستر و اتمسفری از غبار ابهام و اما و اگرها مبدل سازند.
میراث داران جنبش اصیل دانشجویی چگونه بر صداقت رفتاری اینچنین اعتماد کنند و زبان سکوت را در لانه سقوط به بند بکشند که هر روز می‌بینند و می‌شنوند که اخبار ضد و نقیض مسئولان ارشد قوه قضائیه و مجریه می‌رود تا بهار اعتماد ملت دولت را در عنفوان عمر خود به بلور یخ‌زده زمستانی گرایاند.
به راستی چگونه باور کنیم که دستگاه قضایی بازیچه تازه به دوران رسیده‌هایی چون جزایری می‌گردد و سپس در پی عاملی برای به این سو و آن سو کشیدن افکار آزاده ملت مبدل می‌گردد.
آیا وقت آن نرسیده است که فاصله بین وزارت اطلاعات و محکمه عدالت کوتاه‌تر گردد و ذائقه عمومی، طعم شیرین عدالت در برخورد با غارتگران بین‌المال مسلمین را بچشند؟
پرونده امثال طلبه سیرجانی، دانشجویان عدالت خواه شیراز و شهرام جزایری‌ها از یک سو و بالاخره پروژه موسویان از سوی دیگر همچون دو لبه قیچی است که عملکرد دستگاه قضا را در جهت ویروس‌زدایی از سیستم حکومتی با چالش عقلانیت مواجه ساخته است.موسویان را روزی جاسوس معرفی می‌کنند و دیگر بار به رفع اتهام از وی می‌پردازند!
آیا نباید به افکار عمومی حق داد که بدانند این روایت‌های گوناگون و متناقض تا کی و کجا ادامه خواهد یافت؟
آیا نوبت آن نرسیده است که فرزندان پرسشگر این ملت راز سر به مهر تیغ کُند برخورد با متجاوزین به حقوق عمومی را بدانند؟
آیا وقت آن نیست که مسئولین برای یک بار هم که شده چشمان سرگردان مردم را در اینکه با مجرمین چه کردید، قانع سازند؟
و آیا مسئولین حاضرند که در یک اقدام شجاعانه به افکار تشنه و سرگشته بگویند اگر به جای جزایری و موسویان، فرد بدون پشتوانه‌ای و در موضوعی بسیار کوچک‌تر بود با وی چه برخوردی صورت می‌گرفت؟
جنبش دانشجویی مسلمان ضمن اصرار بر تمسک ملت و قوای سه‌گانه بر شعار سرشار از شعور اتحاد ملی و انسجام اسلامی و پرهیز از اظهارات چندگانه و تشویش برانگیز مسئولان ارشد، پیرامون موضوعات واحد در این شرایط خطیر بر همگان نهیب بیداری و هوشیاری می‌زند.
در پایان این بیانیه آمده است: در صورتی که مسئولان نخواهند و یا نتوانند در حفظ آرمان‌های انقلاب اسلامی که خون شهیدان والامقام برای حفظ آن ریخته شده است دست به اصلاح امور بزنند، ما فرزندان خمینی کبیر با هیچکدام از آنها عهد اخوتی نبسته‌ایم و آنی در احقاق حقوق این ملت عقب نخواهیم نشست.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی
جنبش عدالتخواه دانشجویی
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر
مجمع حزب‌الله دانشگاه علم و صنعت
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت
مجمع عدالتخواهان دانشگاه صنعتی شریف
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر
و جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران از تشکل‌های صادر کننده این بیانیه می‌باشند.

نوشته های دیگران ()