پایان عصر حکومت داری "شاه سلطان حسین"ی

دفتر پژوهش و بررسی های خبری-امیرحسین کبیری : حمایت های بی دریغ مقام معظم رهبری از دولت خدمتگزار نهم به سبب اتخاذ رویکردی مبتنی بر "شجاعت و اعتماد به نفس" و ملهم از سیره عملی امام خمینی (ره) در مواجهه با استکبار است.

با وجود موج تخریب و سیاه‌نمایی ها علیه دولت و طرح «دولت وحدت ملی» که هدفی جز عبور از احمدی نژاد را ‌دنبال نمی کند، مقام معظم رهبری همچنان، قاطعانه به حمایت خود از دولت و شخص رییس جمهور ادامه می‌دهند.

رهبر معظم انقلاب که در دیدار با رافائل‌ کوره‌آ ریس جمهور اکوادور با اشاره به کارنامه دولت نهم، احمدی نژاد را جوانی «سرشار از انزژی» معرفی کردند که «شب و روز مشغول فعالیت خستگی ناپذیر است» اینبار؛ در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، رییس دولت نهم را «رئیس جمهور انقلابی، متعهد، کارآمد، فعال و شجاع» خواندند که « از نمونه های بزرگ تربیت نیروهای برجسته در دانشگاه علم و صنعت » محسوب می‌شود.

حمایت‌های رهبر فرزانه انقلاب از رییس جمهوری ریشه در باورهایی دارد که به دنبال پیروزی گفتمان سوم تیر به گفتمان غالب جامعه تبدیل شد. همانگونه که حضرت آیه الله خامنه ای نیز اشاره کرده‌اند « دولت نهم به این علت هدف حملات بی وقفه قرار دارد که گفتمان آن گفتمان امام و انقلاب است » (1)

احمدی نژاد که خود را آشکارا فرزند مکتبی امام عظیم‌الشأن(ره) می‌داند، با احیای ارزش های انقلاب و تأکید بر "عدالتخواهی" گام در مسیری نهاده که خواب را از چشمان بسیاری ربوده است. از این رو در اقدامی هماهنگ به سنگ‌اندازی و تخریب دولت پرداخته شد تا بدانجا که موجبات نگرانی رهبر معظم انقلاب را فراهم آورد و ایشان با اشاره به لزوم رعایت «مرز تخریب و انتقاد» از همراهی برخی اشخاص و گروه‌ها در التهاب‌آفرینی در فضای عمومی جامعه سخن راندند و « از رواج اخلاق تخریب و بی‌انصافی » ابراز نگرانی کردند.

بدون تردید، نقب رهبری به «اخلاق بی‌انصافی» با عنایت به نارضایتی مردم از ایجاد چنین فضایی در جامعه است که دولت را که صادقانه عزم به خدمتگزاری جزم نموده از هدف خود بازداشته و موجب به خطر افتادن امنیت سیاسی و روانی جامعه می‌شود. این مسئله، نه تنها بستر مناسبی برای فعالیت نخبگان و احزاب سیاسی نیست بلکه التهاب‌های متعدد و مکرر در درازمدت بی‌حسی اجتماعی را به دنبال می‌آورد که نسبت به موارد بحران واقعی نیز واکنش مناسبی از خود نشان نمی‌دهد.

پیروزی انقلاب انقلاب شکوهمند اسلامی و استقرار «جمهوری اسلامی» به عنوان نظام سیاسی جدید ایران تحت رهبری فرهومند امام خمینی(ره) با اتکاء بر احیای ارزش های اسلامی و نفی طاغوت موجبات شکل گیری گفتمانی را فراهم آورد که علاوه بر تبدیل شدن به الگویی برای کشورهای منطقه و جهان، به خواست تاریخی ملت ایران نیز جامه عمل پوشاند.

دکتر محمود احمدی نژاد با وام گیری از اندیشه های امام (ره) و تکیه بر آرمان های والای انقلاب اسلامی، بی توجه به فضای مسموم رسانه ای و موج تخریب هایی که نسبت به خدمات ماندگار دولت صورت می گیرد، همچنان در راه اعتلا و شکوفایی میهن گام نهاد.

دولت عدالت محور نهم در فضایی مملو از عدم عزم جدی برای مبارزه با فساد و خودباختگی در برابر تئوری های غربی و عدم قاطعیت در مواجهه با مسایل بین المللی، روی کار آمد و رویکرد خود را در چهارچوب استراتژی تکلیف محوری که برگرفته از دیدگاه و بیانات امام راحل(ره) بود، تعریف کرد و از این رهگذر توانست با احیای «عزت ملی»، جایگاه حقیقی ایران در نظام جهانی را بازگرداند.

دکتر احمدی نژاد با انتقاد از «بی جرئتی و ضعف» موجود در میان مسئولان گذشته به احیای حقوق و عزت از دست رفته ملت همت گمارد به گونه ای که موجبات برخورداری از دانش هسته ای را فراهم آورد.

رویکرد استقامت جویانه‌ای که دستگاه دیپلماسی دولت نهم در قبال این موضوع اتخاذ کرد، نه تنها به پیشرفت و آبادانی ایران در بُعد فنی و تکنیکی منجر شد بلکه باعث باز تولید عزت و اعتلای روحی مردمی گشت که سال‌ها آن‌ها را از اعتماد به نفس محروم کرده بودند.

علی‌رغم تلاش گسترده جبهه غرب علیه فعالیت‌های هسته‌ای صلح آمیز ایران، قاطعیت دولت در سایه حمایت مقام معظم رهبری باعث دستیابی دانشمندان ایرانی به چرخه سوخت هسته ای گردید. در واقع؛ ایستادگی دولت نهم بر سر مواضع صلح‌آمیز هسته‌ای و اجتناب از اعطای امتیازهای بی مورد به غرب که منجر به شکستن اجماع جهانی علیه ایران گردید، به الگویی برای سایر ملل تحت سلطه در مواجهه با انحصارطلبی استکبار تبدیل شد.

این در حالی است که در دولت های گذشته آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در جهان مورد پذیرش واقع شده بود و در همین پیوند، موفقیت دیپلماسی دولت ها با نزدیک و دور شدن به واشنگتن ارزیابی می شد.

این گونه خودباختگی های ناشی از «بی جرئتی و ضعف» در دوره اواخر صفویه و در زمان پادشاهی شاه سلطان حسین نیز باعث از دست رفتن "منافع ملی" و یورش خارجی ها به کشور گردید به گونه ای که واپسین پادشاه صفوی خود به دست خویش ، تاج سلطنت بر سر محمود افغان نهاد.

لیکن دولت نهم با اتخاذ رویکردی مبتنی بر «شجاعت و اعتماد به نفس» و ملهم از سیره عملی امام خمینی (ره) در مواجهه با استکبار؛ به احیای شاخص های هویت حقیقی نظام پرداخت و معادلات جهانی را که در تلاش برای تحمیل نوعی موازنه نامتعادل در منطقه بود، بر هم زد.

این مسئله از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که به تعبیر مقام معظم رهبری « اگر روزی در میان مسئولان کشور مسئولان بی جرئت و ضعیفی همچون شاه سلطان حسین پیدا شوند، حتی اگر در میان مردم نیز شجاعت و آمادگی وجود داشته باشد، کار مملکت و جمهوری اسلامی تمام است چرا که مسئولان ترسو و مقهور، ملتهای شجاع را نیز به ملتهای ضعیف تبدیل می کنند.»

ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، شعاری که به تعبیر مقام معظم رهبری خواسته تمامی مردم ایران در زمان انقلاب بود روشن می‌سازد که باید برای حفظ و پایداری بر این مفاهیم، هزینه داد.

دولت مکتبی نهم نیز نشان داده که تأکید بر ارزش های انقلاب و آرمان های امام عظیم الشأن را بر هر امر دیگری مقدم داشته و در این راه از هیچ کوششی دریغ نخواهد ورزید. از همین رو، سنگ اندازی ها و تخریب ها را به جان خریده تا از این رهگذر، موجبات احیای آنها را فراهم آورد.

نوشته های دیگران ()