سوم تیر منطقه ممنوعه را باز کرد
مسعود زریبافان عضو شوراى شهر دوره دوم تهران ، در زمان انتخابات نهم ریاست جمهورى در سال ،84 مسئولیت ستاد مردمى حمایت از دکتر احمدى نژاد را بر عهده داشت. پس از ریاست جمهورى نیز مدتى در کسوت دبیرى هیأت دولت قرار گرفت. او زیاد اهل مصاحبه باخبرنگاران نیست
اما این بار به مناسبت سالگرد 3 تیر حاضر شد در گفت وگو با خبرگزارى فارس بخشى از خاطرات ودیدگاه هایش در مورد آن مقطع تاریخى را عنوان کند.
برخى چنین وانمود مى کنند که پدیده سوم تیر یک اتفاق بود و برخى نیز نتیجه انتخابات نهم ریاست جمهورى را یک پروسه مى خوانند، نظر شما در این خصوص چیست؟
وقتى سخن از اتفاق به میان مى آورید معنایش این است که گویا هیچ پیش درآمدى براى آن قائل نیستید. من حماسه سوم تیر را به ثمر نشستن روندى مى دانم که از 9 اسفند 81با انتخاب دومین شوراى شهر تهران آغاز شد. با یک نگاه تحلیلى مى توان گفت که پدیده سوم تیر یک امر قابل پیش بینى بود زیرا مردم نگاه خود را به طرز فکر، نگرش مدیریتى و مرام رفتارى دکتر احمدى نژاد متوجه و معطوف کرده بودند. ابتدا در سطح تهران و به تدریج در نقاط دیگر، گرایشهاى فزاینده به آقاى احمدى نژاد در اقشار مختلف مردم به وجود آمد. علائق و گرایش هاى مردمى به دکتر احمدى نژاد، براى ما که از همکاران نزدیک ایشان بودیم، کاملاً مشهود بود. مردم شور و شوق فراوانى از خود نشان مى دادند، به ایشان ابراز علاقه مى کردند و رویکرد مدیریتى ایشان را مورد ستایش قرار مى دادند. بنابراین با چنین بسترى از استقبال عمومى نمى توان سوم تیر را یک اتفاق قلمداد کرد.
از آقاى احمدى نژاد درخواست شد که در انتخابات ریاست جمهورى کاندیدا شود یا این که خود ایشان به این تصمیم رسید؟
با وجود فشار ها و ممانعت هایى که بر سر راه ورود دکتر احمدى نژاد به عرصه ریاست جمهورى وجود داشت، ایشان در پاسخ به خواست و تشویق مردم، پا در رکاب خدمتى بزرگتر در عرصه ملى گذاشت و بر اساس تکلیفى که بر دوش خود احساس مى کرد، مستقل از گروه ها و جریانهاى سیاسى و در آخرین فرصت هاى پیش رو به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهورى نهم مبادرت ورزید. البته جریانات سیاسى اصلاً آقاى احمدى نژاد را به ثبت نام در انتخابات تشویق نمى کردند و سعى مى کردند مانع از این کار شوند اما خواست مردم چیز دیگرى بود.
بعضى نظرسنجى ها مؤید رأى آوردن آقاى احمدى نژاد نبود و احتمالاً به خاطر همین تفکر، عده اى بعد از انتخابات، اتهاماتى زدند. جریان این نظرسنجى ها چه بود؟
اغلب نظرسنجى ها در ایران، بویژه در حوزه مسائل سیاست داخلى از پشتوانه علمى لازم برخوردار نبوده و بیشتر تحت تأثیر گرایشهاى سیاسى تهیه کنندگان و سفارش دهندگان قرار داشته است؛ به نحوى که در یک مورد خاص، دو نظرسنجى مشابه، با دو نتیجه گیرى متفاوت منتشر شده است. گذشته از این مهم، تجربه نشان مى دهد که نظرسنجى ها هر چه از انتخابات فاصله داشته باشد، کمتر قابل استناد است و هر چه بیشتر به زمان رأى گیرى نزدیک شود، احتمال واقعى شدن آن به طور نسبى افزایش پیدا مى کند، بنابراین نظر سنجى هایى که با فاصله بیش از یک ماه به انتخابات، تهیه مى شود، قابل استناد نیست زیرا در یک فضاى غیر انتخاباتى با افراد خاصى مصاحبه مى شود و این جهت گیرى در نظرسنجى، نتیجه گیرى را غیرواقعى و فاقد ارزش علمى و غیر قابل استناد مى سازد. نظرسنجى انتخابات ریاست جمهورى در سال 76 مثال روشنى در این زمینه است زیرا نظرسنجى ها نشان مى داد که آقاى ناطق رأى مى آورد اما دیدیم سرانجام آقاى خاتمى انتخاب شد. بنابراین هیچکس نباید به خود اجازه دهد به خاطر برآورده نشدن منویات قلبى اش، رأى مردم را به سخره گرفته و آنها را هدف تهمت و افترا قرار دهد.
شما در ستاد مردمى حمایت از دکتر احمدى نژاد، منشأ استقبال فزاینده از ایشان را در چه عواملى مى دانستید ؟
مردم دیدند که مردى مخلص از جنس خودشان در مدیریت شهرى، یک روش موفق مدیریتى، دلسوزانه و کارآمد را بروز داده و تعامل مثبت و سازنده اى را با مردم برقرار کرده است. این رویکرد مدیریتى براى مردم بسیار جذاب بود، لذا از آن استقبال کردند.
چه تحلیلى از تخریب هایى که علیه آقاى احمدى نژاد در انتخابات انجام شد، دارید؟ شما در ستاد چطور با آن مواجه مى شدید؟
از همان روزى که شوراى شهر تهران، دکتر احمدى نژاد را انتخاب کرد، تخریب ها شروع شد. به سایت ها و روزنامه هاى آن زمان نگاه کنید و ببینید چه هجمه اى را شروع کردند و چه اتهاماتى را وارد آوردند. از آن موقع مى خواستند با اتهامات و تخریب ها مانع از صدور حکم شهردارى ایشان بشوند که با پیگیرى هاى شوراى اسلامى شهر و صدور حکم، این مسائل کمرنگ تر شد تا این که مجدداً در انتخابات ریاست جمهورى، هجمه هاى رنگارنگ تبلیغاتى علیه دکتر احمدى نژاد در ابعاد جدیدتر و گسترده ترى بروز کرد. اگر تخریب هاى اول را جریانات ضد انقلاب و جریاناتى که با طرز فکر اصولگرایى فاصله داشتند، انجام مى دادند، متأسفانه در زمان انتخابات ریاست جمهورى برخى از تخریب ها را افرادى که حتى در داخل جریان اصولگرایى بودند ولى با آقاى احمدى نژاد موافق نبودند، انجام دادند.
روز 27خرداد چه شد؟ ارزیابى شما از روند شمارش و اعلام نتایج آرا چه بود؟
معمولاً در شمارش آراى صندوق هایى که آراى کمترى دارند، سریع تر شمرده مى شوند، صندوق هایى که رأى بیشترى در آنها ریخته مى شود مربوط به مناطق پرجمعیت است و به طور طبیعى شمارش این صندوق ها به درازا مى کشد و نتیجه آن دیرتر اعلام مى شود. البته بخش عمده رأى دکتر احمدى نژاد نیز به اینگونه مناطق و صندوق ها مربوط مى شد. لذا طبیعى بود نتایج شمارش اولیه با نتایج بعدى تفاوت کند. بنابراین ما پیش بینى مى کردیم که نتایج اولیه تغییر کند؛ چون در میان مردم بودیم و مى دانستیم مردم چطور رأى مى دهند و واقف بودیم که صندوق هاى اصلى هنوز شمارش نشده است. بعضى ها فضاسازى مى کردند و این منصفانه نبود. همه ما باید در برابر خداوند متعال جوابگو باشیم. اینطور نیست که کسى بگوید من رأى ام بالا بود، خوابیدم، بلند شدم و دیدم رأى من تغییر کرد. این حرف یعنى متهم کردن مجموعه مردم هوشمند در سراسر کشور و نظام اسلامى و باید در قبال آن پاسخگو بود. ما چون اعتقاد داشتیم که در حال انجام تکلیف هستیم، در همان شب انتخابات هم هیچ اضطرابى نداشتیم و به نظر مردم اطمینان داشتیم. گاهى دیده بودیم که در زمان تبلیغات بعضى کاندیداها، تعداد قلیلى در جلسه آنها حاضر مى شوند ولى وقتى آقاى احمدى نژاد به آن شهر ها مى رود، تعداد کثیرى از مردم براى شنیدن سخنان ایشان حضور پیدا مى کنند. آقاى دکتر احمدى نژاد فرصت بسیار کمى براى تبلیغات داشت و فشرده کار مى کرد به همین دلیل برنامه ها گاهى با تأخیر انجام مى شد و مى دیدیم مردم در شرایط سخت، ساعت ها منتظر مى ماندند. مثلاً در خوزستان مردم ساعت ها در گرما منتظر آقاى احمدى نژاد بودند ولى چنین وضعیتى براى دیگران مشاهده نمى شد. در اصفهان ما با تأخیر و در حالى که شب از نیمه گذشته بود به مسجد سید اصفهان رسیدیم. آنجا مملو از جمعیت بود و جایى براى سوزن انداختن وجود نداشت. نور کم بود، صوت خراب بود و خیلى ایراد ها بود ولى مردم با عشق مانده بودند تا ایشان را ببینند و سخنش را بشنوند. لذا روز 27 خرداد و 3تیر براى ما روشن بود که چه اتفاقى در حال روى دادن است.
در مرحله دوم چه اتفاقى افتاد؟ دیدیم وضعیت دوگانه اى به وجود آمده بود. تحلیل شما چیست؟
جریانى که عالیجناب سرخ پوش را مطرح کرده بود، ناگهان طرفدار او شد و پشت سر شخصى قرار گرفت که قبلاً او را با تمام وجود تخریب مى کرد. این جریان با این چرخش ناگهانى و با شدت و وقاحت تمام، شروع به تخریب احمدى نژاد کرد و اتهامات بى اساسى را به وى وارد ساخت اما مردم این حرف ها را باور نداشتند چون دکتر احمدى نژاد را چهره اى معنوى، مردم دوست، مهرورز و کارآمد مى دانستند.
بودجه ستاد را از کجا مى آوردید؟
بودجه اى که تهیه کردیم از دوستان و افرادى بود که مى آمدند و کمک مى کردند؛ گاهى رقم هاى ناچیز. مثلاً دیدیم کسانى را که 500 تومان و هزارتومان کمک مى کردند. این ها را ما با عشق مى گرفتیم، حتى کسانى را داریم که یک حلقه یا انگشتر طلاى خودش را مى داد. ما برکت کارمان را در همین ها مى دانستیم و این ها را جمع مى کردیم. افراد از حقوقشان و از پولى که جمع کرده بودند کمک مى کردند. حتى طلبه هایى داریم که از شهریه ماهانه خود، تبلیغات مى کردند. دانشجویى که در مضیقه بود ولى پول خودش را جمع کرده بود و عکس دکتر احمدى نژاد را کپى مى کرد و آن را بر در و دیوار مى چسباند. بیشتر تبلیغات ما مردمى بود و به دست خود مردم انجام مى شد. البته کسانى هم بودند که پیشنهاد رقمهاى بالا دادند و ما نپذیرفتیم و خود آقاى احمدى نژاد هم منع کرده بود و گفته بود راضى نیستم که هیچ پول شبهه ناک و ناپاک وارد عرصه فعالیت هاى انتخاباتى من شود. حتى کسانى بودند که مبلغ کلانى در قالب چک ارائه دادند و چون پى بردیم که آنها به دنبال اغراض خاصى هستند، پولشان را به آنها بازگرداندیم. تبلیغات ما کاملاً مردمى بود. خانم هایى بودند که در منطقه زندگى خود، مراسم دعا و نیایش برگزار مى کردند و اهمیت و ضرورت رأى دادن به دکتر احمدى نژاد را به دیگران مورد تأکید قرار مى دادند. مردم حتى بعضى از پوسترهاى تبلیغاتى ارزان قیمت را که به صورت بسیار ساده بود، با ابتکار و خلاقیت خودشان تهیه و توزیع مى کردند. ابتکارات مردم در امر تبلیغات، از کارى که ما مى کردیم خیلى قوى تر، عمیق تر و اثرگذارتر بود. تجربه نشان مى دهد که اگر تلاش ها، مبناى اعتقادى داشته باشد، اثرگذارى آن نیز افزایش مى یابد. تبلیغات ستاد ما نیز چون بسیار ساده و مردمى بود و اسراف نداشت، با کمترین هزینه همراه بود.
سرودى که براى دکتر احمدى نژاد ساخته شد جریانش چه بود؟
اصلاً ما در جریان چگونگى ساخت این سرود نبودیم و موقعى از آن مطلع شدیم که افرادى با مراجعه به ستاد، لوح فشرده آن را عرضه کردند. آنها جمعى از دانش آموزان شرق تهران بودند، آنها چند روز بعد آمدند و گفتند ما سرود دوم را هم تهیه کردیم. اینگونه موارد در کل کشور، زیاد اتفاق افتاد که ما فقط نمود ها و آثارش را مى دیدیم.
جریانات مرحله دوم انتخابات را توضیح دهید. در ستاد انتخابات وزارت کشور در شب شمارش آرا چه گذشت؟
این اخبار به ما مى رسید که اغیار و عوامل وابسته به بیگانگان قصد بلوا و آشوب دارند و مى خواهند آرامش مردم را بر هم بزنند و شیرینى نتیجه انتخابات را در کام آنها تلخ کنند. در برابر اینگونه خبرها، تدبیرى به کار گرفته شد که در زمان منع تبلیغات، هیچ کار تبلیغى و سیاسى نشود و ما هم اعلام کردیم که هیچ اقدامى تا اعلام نتایج شمارش آرا صورت نگیرد. آن پیام ارزشمند که در شب اعلام نتایج در مرحله دوم منتشر شد، جلوى همه توطئه ها را گرفت.
به نظر مى رسید حتى ضد انقلاب آماده شده بود تا به نام کاندیدا ها اقدامات تخریبى انجام دهد و درگیرى به راه بیندازد. خیلى سخت است که این را به افراد داخل نظام نسبت دهیم. من معتقدم که این کار ضد انقلاب و نیروهاى خارجى بود، اما با آن پیام هوشمندانه و بهنگام و تمکینى که همه ستاد ها از آن کردند و تدبیر نظام، توطئه ها در آن شب خنثى شد.
به نظر شما 3 تیر در تاریخ ایران ماندگار مى شود؟
3 تیر ادامه 9 اسفند 81 و انتخاب دکتر احمدى نژاد به ریاست جمهورى، ادامه انتخاب شوراى اسلامى دوم شهر تهران است.
3 تیر بازگشت نظام به ارزش هاى اولیه انقلاب و ارزش هاى ناب اسلام و انقلاب اسلامى و در واقع پیروى از خط راستین امام و رهبرى است و قطعاً طعم شیرین آن در کام و ذهن مردم جاودانه خواهد ماند و در تاریخ ثبت خواهد شد. در ? تیر، مدار بسته مدیریتى در سطح کلان کشور باز شد و با اراده و خواست مردم، ظرفیت هاى جدیدى در عرصه مدیریتى کشور نمایان گردید و منطقه ممنوعه اى که برخى مسئولان براى دیگران ایجاد کرده بودند، پشت سر گذاشته شد. این یک تحول بسیار بزرگى بود. ایجاد رویکرد جدید در عرصه مدیریتى کشور، باور به توسعه همه جانبه، عدالت محور، رفع فقر و محرومیت و تبعیض، به حساب آوردن مردم، پاى درد دل آنها نشستن و تهدید تلقى نکردن آنها از ثمرات سوم تیر است.
کسى که حاضر مى شود خود را هر لحظه در مواجهه با مردم قرار دهد، با کسى که همیشه با فاصله از مردم قرار دارد، خیلى متفاوت است. کسى که حاضر است با مردم روى زمین بنشیند، با آنان حرف بزند و با آنها غذا بخورد، خیلى فرق دارد با کسانى که با تشریفات آنچنانى و از فاصله هاى زیاد با مردم حرف مى زدند. بعد از 3 تیر این فاصله از بین رفت و خیلى هایى که تا قبل از ? تیر با «کبکبه و دبدبه» با مردم صحبت مى کردند، خودشان را به مردم نزدیکتر کرده و مردمى تر نشان دادند و این یک تغییر اساسى است. این تصور واهى که برخى از مسئولان، خود را تافته جدا بافته از مردم و مردم را شهروندان درجه 2 تلقى کنند، از بین رفت و کسى روى کار آمد که مى گوید ما نوکر مردم هستیم و مردم ولى نعمت ما هستند. در ادبیات اول انقلاب ببینید؛ بعضى ها خود را در زمره رهبران معرفى مى کردند، ولى امام خمینى(ره) همان موقع مى فرمودند: ما خدمتگزار مردم هستیم. «به من رهبر نگویید، بگویید خدمتگزار. » ما باید از دستاوردهاى سوم تیر پاسدارى کنیم و اجازه ندهیم لطمه بخورد و کمک کنیم که آقاى احمدى نژاد همین رویه را ادامه دهد و به نتیجه برساند. مردم با تصمیم خود در 3تیر نشان دادند، کسانى که از نمد فرصت هاى مدیریتى کشور براى خود کلاهى بافته اند، بیزارند و به دنبال کسانى هستند که خودشان را فداى مردم کنند نه آنکه مردم را فداى خودشان کنند و ابتدا همه چیز را براى خودشان، دوستانشان و فامیلشان بخواهند و اگر چیزى اضافه آمد به مردم بدهند. دکتر احمدى نژاد نشان داد که مى خواهد همه چیز را براى خدا و اسلام و خدمت مخلصانه و کارآمد به مردم به کارگیرد نه براى خودش و نزدیکانش.
روزنامه ایران