افشاگری در مقابل مدعیان خط امام و اصلاحطلبی
مهدى کوچکزاده در جلسه هفتگى انصار حزبالله هفته گذشته با اشاره به قیام سیدالشهدا و وظایف شیعه در مراتب مختلف امر به معروف و نهی از منکر، به افشاگری در مقابل ادعاهای جدید برخی مدعیان خط امامی و اصلاح طلبی پرداخت. متن کامل این سخنرانی در ادامه آمده است:
به گزارش رجانیوز به نقل از هفته نامه لثارات، وی با تسلیت ایام شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش به وصیت امام حسین(ع) به برادرش محمد حنفیه اشاره کرد و گفت: امام حسین در این وصیت نامه هدف خود را چنین بیان مىکند: "انى ما خرجت عشراً و لابطرا و لامفسداً و لاظالما، انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى، ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر بصیرت جدى و ابى على ابن ابى طالب علیه السلام" همانا براى جاهطلبى و پست و مقام و ایجاد فساد و ظلم قیام نکردم همانا من خروج کردم براى اصلاح در امت جدم.بعضى از اصلاحطلبان این روزها خیانتى آشکار مىکنند و مىگویند: "انى خرجت لطلب الاصلاح فى دین جدى". یکى از همین اصلاحطلبها دیروز سخنرانى کرده و توضیح داده است که قیام امام حسین(ع) براى اصلاح در دین جدش بوده است.
تو که هنوز نمىفهمى حدیث چیست چه مىگویى؟ اینقدر اینها خلقى شدهاند که حاضر نیستند سخن امام حسین(ع) در مورد اصلاح مردم آن هم از طریق امربهمعروف و نهىازمنکر را بپذیرند.
وى در ادامه به بیان دو حکمت از نهجالبلاغه حضرت امیرالمؤمنین على(ع) اشاره کرد و گفت: دو حکمت در مورد امربهمعروف و نهىازمنکر در نهجالبلاغه هست که به نظر من خیلى جالب است. حکمت اول، حکمت 372 در باب مراحل امربهمعروف و نهىازمنکر است که همه مردم موظف به انجام این فریضه دینى هستند و شما حزباللهىها بیشتر. اگر مردم عامى در نمازشان کوتاهى کنند و اول وقت نخوانند شاید جاى سرزنش نباشد اما اگر یک حزباللهى نمازش را اول وقت به جاى نیاورد جاى سرزنش دارد.
حضرت مىفرماید: "ایها المؤمنون انه من راى عدواناً یعمل به. همانا کسى که ببینید یک تجاوز و یک دشمنى که به آن عمل مىشود "و منکراً یدعى علیه" و عمل زشت و نکوهیده که به جانب او دعوت مىشود "فانکره بقلبه"، سپس با قلبش آن را انکار کند "فقد تسلم و برى" خود را از آلودگى سالم داشته است "و من انکر بلسانه فقد اجر" و هرکس با زبان آن را نهى مىکند پاداش خواهد گرفت، و از اولى بهتر است "و من انکره بالسیف لتکون کلمة الله هى العلیا و کلمة الظالمین هى السفلى" و هر کس با شمشیر به انکار برخیزد تا کلام خدا برتر باشد و حرف ظالمین پستتر، "فذلک الذى اصاب سبیل الهدى" بر سبیل هدایت راه یافته است "و قام على الطریق و نور فى قلبه الیقین" و در قلب او یقین شعله کشیده و فوران شده است.
حکمت 374 مراتب امربهمعروف و نهىازمنکر را چنین بیان مىکند: از میان این گروه از مردم، کار زشت را هم با قلبشان و هم با زبانشان و هم با دست نهى مىکنند. اینها تمامى خصلتهاى نیکو را در خودشان گرد آوردهاند و گروهى دیگر هستند که وقتى منکر را مىبینند قلباً آزرده مىشوند و زبانى هم نهى مىکنند اما یدى کار نمىکنند. حالا منظور از یدى مشت و لگد نیست. یکى از بزرگترین منکراتى که امروز در عالم واقع مىشود، ستمى است که رژیم اشغالگر صهیونیستى به برادران مسلمان در غزه روا مىدارد و کمک نقدى به فلسطینیان کار یدى محسوب مىشود. از بین مرم کسانى هستند که منکر را با قلب و زبان انکار مىکنند اما نهىازمنکر یدى را ترک مىکنند، این گروه دو نیکى را جمعآورى و دیگرى را ضایع کردهاند و گروهى دیگر هستند که فقط قلباً از کار منکر بدشان مىآید و با دست و لسان نهىازمنکر را ترک مىکنند. این گروه کسانى هستند که دو تا از بهترین خصلتها را ضایع کردهاند و یک خصلت را دارند.
و عده آخر کسانى هستند که دنیا را آب ببرد اینها را خواب برده و منکر را به حال خود رها ساختهاند. اینها مردهاى بین زندگان هستند و همه اعمال به اضافه جهاد در راه خدا در مقابل امربهمعروف و نهىازمنکر چیزى نیست جز قطرهاى در مقابل دریا و همانا امربهمعروف و نهىازمنکر اجل را نزدیک نمىکند و رزق را هم کم نمىکند و از همه اینها بالاتر کلمه حقى است که در برابر حاکم ستمگر است.
معلوم مىشود امربهمعروف و نهىازمنکر که امام حسین(ع) براى آن و اصلاح در امت جدش قیام کرد چه عملى است. به طور کلى فروع دین هر کدام در جاى خود مراتب والایى دارند و هیچ کدام را نمىشود بدون توجه به اصول و دستورات معصوم عمل کرد. این نکته مهمى است. همانطورى که در سایر فروعات دقت و توجه لازم است در امربهمعروف و نهىازمنکر نیز ضرورى است. آیا اینقدر که راجع به فروعات دیگر وسواس داریم نسبت به امرمعروف و نهىازمنکر که همه اعمال خیر و نیک به همراه جهاد فى سبیل الله در مقابل آن مثل قطرهاى در برابر دریاى خروشان است وسواس داریم؟
این فریضه چیست که اگر ترک شود، بدهاى شما بر شما مسلط مىشوند؟ باید بگویم که ما طبق دستور و روش اسلامى نهىازمنکر نمىکنیم.
دکتر کوچکزاده در ادامه به صحبتهاى اخیر آرمین که در سایت "امروز" تحت عنوان انتقاد آرمین از برداشتهاى شعارى و ماجراجویانه از حماسه عاشورا منتشر شده است، اشاره کرد و گفت: همین مانده بود که آدمهایى که کمترین صلاحیت را دارند بخواهند براى ما از قرآن استخراج کنند که چگونه عاشورا را معنى کنیم و اینکه چرا ما هر جایى مىخواهیم حرف از رفتارهاى انقلابى بزنیم مىگوییم رفتار عاشورایى؟! این یعنى چه؟! پس چه باید بگوییم؟ لابد هر جا رفتار سازشکارانه و دریوزه مآبانه در مقابل آمریکایىها دیدیم آن را عاشورایى بنامیم و بدانیم!
آرمین در جایى دیگر مىگوید: چرا همیشه مىگویید که امام حسین(ع) دعوت به مرگ مىکرد؟ پس ایشان به چه چیزى دعوت مىکرد؟ "انى لا ارى الموت الا السعاده و لا الحیاة مع الظالمین..." امام حسین(ع) در شرایطى قرار گرفت که یک طرف آن زندگى با ذلت و تن دادن به حکومت یزید بود و طرف دیگر مرگ با عزت. این براى امت اسلام الگویى است که نشان مىدهد تا قیامت در چنین شرایطى چه باید کرد. اینها همین الگو را مىخواهند بزنند و اصلاً بحث این نیست که اصلاحطلبان نان مردم را درست کردند یا اصولگراها یا اینکه اصولگراها. قیمت مسکن را پایین آوردند یإ؛ اصولگراها، اینها اگر راست هم بگویند، مىخواهند مردم را به بهشتى ببرند که امام حسین(ع) در آن نیست و بحث بر سر این موضوع است.
بحث بر سر دینزدایى است. من این را با افتخار مىگویم که یادم نمىآید چه در دوره نمایندگى و چه قبل از نمایندگى حرف از مسائل مادى و اینکه ما چه خواهیم کرد و چى را ارزان مىکنیم و چى را گران مىکنیم، باشد و این به معناى این نیست که این مسایل وظیفه ما نبوده است، بلکه دغدغهایى که بنده و امثال بنده را به این صحنه کشاند این بود که اینها با همه مقدساتى که این ملت را در مقابل استکبار نگاه داشت، بازى مىکنند.
این نماینده مجلس شوراى اسلامى در ادامه به بیانات اخیر مقام معظم رهبرى در مورد انتخابات مجلس شوراى اسلامى اشاره کرد و گفت: ایشان خط مشى آینده را براى ما روشن کردند. ایشان فرمودند یکى از چیزهایى که هى انکار مىکنند و دنبال این هستند که به طریقى جلویش را بگیرند و در دوره قبل دنبال آن بودند. انتخابات یکى از مصادیق بارز مردمسالارى در نظام جمهورى اسلامى است و کسانى که بوش از آنها اعلام حمایت کرده است، ننگ است. هم حمایتشوندگان و هم مردم فکر کنند و ببینند چه نقصى در این جریان سیاسی است که بوش مىخواهد از آنها حمایت کند.
بودجه نظامى آمریکا یک چیزى در حدود چهارصد میلیارد دلار است و همه بودجه ما که امسال نوشته شده 270 هزار میلیارد تومان است که 270 میلیارد دلار مىشود. براى او کارى ندارد که چنین اقداماتى کند؛ مثلاً در کشورهاى حوزه خلیج فارس و عربستان که بعضى به رخ ما مىکشند سى سال است که به آنجا مىرویم و برمىگردیم هنوز یک قوطى نوشابه یک ریال است. بله همه هستى و عزت و ناموس و شرف آنها را مىبرند و یک اقتصاد منفک از واقعیتهاى اجتماعى براى آنها درست مىکنند که پنجا سال دیگر هم قوطى نوشابه یک ریال باشد. اینها را مىشود فراهم کرد و براى او کارى ندارد. چرا با ما اینگونه رفتار مىکنند؟ این مربوط به همین پایبندى به امام حسین(ع) است.
والله آنچه که ما از اصلاحطلبى شناختهایم - البته کارى به تک و توک انسانهاى خوب ندارم- و آنها به ما نشان دادند، ضدیت با دین است. من کارى به چند انسان ساده که فریب خوردند و از آنها استفاده کردند و آنها را سر لیست خودشان قرار دادند، ندارم؛ همانهایى را که در دوره قبل ضایعشان کردند. حالا دوباره همینطور است. مثلاً آدم ساده و سلیمالنفس مثل آقاى عارف را مىخواهند سر لیست خودشان قرارد هند. من اینجا به آقاى عارف مىگویم مواظب باش اینها خیلى بزرگتر از شما را به لجن کشیدند و موقعى که بهرهبردارى خودشان را کردند آنها را به طرفى پرت کردند. مواظب باش اگر تو سرلیستى تو به اینها فرمان بده که هر روز در مقابل منویات رهبر معظم انقلاب عرض اقدام نکنند و هر روز با مقدسات چالش درست نکنند. خیلى سیاستمدارتر از شما را اینها بر بلندى نشاندند و بعد گفتند باید دورشان زد و از آنها عبور باید کرد.
آنچه که ما دیدیم یک اصلاحات رضاخانى و یک اصلاحات آمریکایى بیشتر نبود. کارى به این نداریم که تعدادى هم افراد متدین در این بین قابل شمارش بودند که دیدیم یکى از اینها مىگفت: عباى فلان کس اینقدر گشاد است که از نهضت آزادى تا فلانى زیر این عبا جمع شدهاند. خدا رحمت کند مرحوم ابوترابى را که چه بصیرتى داشت. اسم ایشان را که در لیست گذاشتند، ایشان قبول نکرد و اسمش را از لیست آنها خارج کرد. به خاطر آن همه سال اسارت خداوند به ایشان لطف کرد.
اى کسانى که لااقل خیال مىکنید آبرویى دارید و از اینها نیستید و اینها مىخواهند سرلیستتان کنند، بدانید سرلیستى یعنى چه؟ بیایید اعلان برائت کنید. اینها دلشان براى دین و براى اسلام نسوخته. اینها امروز داد مردمسالارى و دمکراسىشان گوش فلک را کرد کرده است. آیا اینها در چند سالى که در رأس قدرت بودند بهاسلام هیچ تعرضى نکردند. ما هیچ وقت ندیدیم که شما دادى بزنید که چرا اسلام را مخدوش مىکنید.
آقاى توسلى، اى کسى که سالها در کنار امام بودى شش ماه نگذشته است که بنده دست تو را بوسیدم و گفتم چون این دست سالها به بدن امام خورده آن را مىبوسم. ایشان در بین جمعى از اصلاحطلبان حاضر شده و گفته است: اینها مىخواهند همه یاران امام را سیلى بزنند و بدهکار کنند. آقاى توسلى امام این را به ما یاد داد که ما عقد اخوت با کسى نبستهایم، میزان دوستى من با هر فرد در میزان درستى راه او و تقید او به اسلام نهفته است.
امام حاصل عمرش را بر کنار کرد. امام یاد داده است که ما قوم و خویشى با رفیقهاى امام نداریم. این حرفى است که شما به استناد آن مىگویى که امروز اوضاع خراب است و یاران امام دارند سیلى مىخورند. چه منطق امام گونهاى بر این حرف شما حاکم است. ما از صدر اسلام کسانى را داشتهایم که افرادى که شما ممکن است نام ببرید، یک انگشت کوچک یاران پیامبر نمىشدند ولى راه خودشان را عوض کردند و زر و زیورى جمع نمودند که بعد از مرگشان با تبر نمىشد خرد کرد. مثل طلحه و زبیر که به زبیر پیامبر لقب سیفالاسلام داده. امام به کدام یک از شما چنین لقبهایى داده است؟ به هیچکدام از شما لقب که نداده هیچ، بلکه در وصیتنامهاش گفته است من به واسطه سالوس و اسلامنمایى بعضىها تعریفهایى از کسانى کردهام، ملاک حال فعلى افراد است.
خیلىها در کنار امام بودند و وقتى پایشان را از موازین اسلام ناب محمدى کج گذاشتند خود ایشان به آنها سیلى زد. ما اگر خط امامى هستیم اتفاقاً روشمان این است. اتفاقاً اگر کسى خط امامى است رفیق امام نمىشناسد. این چه استدلالى است که شما مىکنید. شما گفتهاید: امروز کسانى که هیچ نقشى در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوریسین و مدعى امام و انقلاب شدهاند.
مىگویند هدف از انقلاب جمهورى اسلامى نبود و با این کار مردم و رأى آنها را نادیده مىگیرند. چرا شبهه مىاندازید: چرا همه مومنین و متدینین را اینگونه زیر سوال مىبرید آن هم با چى؟ با اینکه ما بودیم که بغل دست امام بودیم!
امام حاصل عمرش را بیرون پرت کرد. این ملت هم این کار را یاد گرفته و با کسى شوخى ندارد. ملت تا وقتى که ببیند کسى در راه انقلاب و ارزشهاى انقلاب و ارادت به امام خمینى گام برمىدارد مخلص اوست و گر نه هر کسى که مىخواهد باشد او را بیرون پرت خواهد کرد. چرا از اینکه کسانى که به ارزشها و مبانى انقلاب پشت کردهاند، به بیرون پرت مىشوند نگرانید؟
آقاى توسلى گفته است: این نگاه بسیار خطرناک است چرا که حاضر مىشود حتى به نام مصلحت آراى مردم را محترم نشمارد. آقاى توسلى آن نگاهى که اینقدر خطرناک است که عاشورا کینه بدر واحد مىنامد، آن نگاهى اینقدر خطرناک است که مىگوید ما در اسلام آخوند نداریم و این یک چیزى بیخودى است که از مسیحیت آمده است. آقاى توسلى! یک سند بیاور که آن روز یک فریاد زدى. تو که یار غار امام بودى این جمله امام را که مىگوید "آخوند یعنى اسلام، روحانیین با اسلام در هم مدغمند، هر کس به من هر چه هم بگوید مانعى ندارد آنکه با این عنوان مخالف است این دشمن شماست." مىدانى. موقعى که آغاجرى در همدان آن حرف را زد چه دفاعى از روحانیت کردى؟ چه دفاعى از خط امام(ره) کردى؟ ما به صداقت شما شک داریم؛ یار امام بودید، باشید. شما نمىتوانید ما را این گونه گول بزنید. آن موقع چرا هیچ چیزى نگفتى؟ چرا نگران اسلام نبودید؟
آقاى حسن روحانى در شب عاشورا در حرم حضرت امام(ره) گفته است: آیا نماز خواندن واجبتر است یا کار کارشناسى در جامعه انجام دادن.
همه بغض و کینهشان نسبت به دولت است و دولت را مثل یک بچه کوچولوى کم عقل و بىتدبیر براى مردم تعریف مىکنند و نتیجه مىگیرند که این دولت کم عقل و بىتدبیر مردم را به دوراهى نابودى مىبرد، پس این از اوجب واجبات است حتى اگر نماز ترک شود.
براساس یکسرى فرضیاتى که اصل آن باطل است این حرفها را مىزنند. این قدر فخر مىفروشید که ما چنین کردیم و چنان کردیم. مقام معظم رهبرى نقلى بدین مضمون دارند: "در آن دولت قبل هم هى آمدند گفتند شانزده تا سانتریفیوژ، اینها قبول کردند، بعد گفتند پنج تا سانتریفیوژ باز اینها قبول کردند، آخر آمدم گفتم اگر این روش بخواهد ادامه پیدا کند خودم وارد صحنه مىشوم که بعد مجبور شدند آن روند عقبنشینى را متوقف کنند و من وادار کردم برگشت مسیر در همان دولت اول بشود. معلوم است که حضرت آقا چقدر با آن رویهاى که آقاى حسن روحانى در صدد آن بود موافق بودند.
اینها مىگویند کار احمدى نژاد نیست و ما خودمان در دولت قبل راه انداختیم. بله، اگرتوپوزى مقام معظم رهبرى نبود تا حالا همه مملکت را فروخته بودید. آقا جلوى شما را گرفت و این را خود ایشان فرموده است. حالا مىآیید فخر مىفروشید که با بىتدبیرى و کار غیرکاشناسى دارند مملکت را به لبه پرتگاه مىبرند؟! مىخواهى براى ما منجى درست کنى؟!
آقاى روحانى در بخش دیگرى از صحبتهایش مىگوید: اگر در جامعه حکومت ضد دین و ضد مردم حضور داشت این واقعه پیام و سرمشقى براى ما دارد. من به عنوان یک دانشگاهى نمىفهمم که در زمان اباعبدالله(ع) حکومت ضد دین و ضد مردم چگونه بود. آن جماعت که همه مردم بودند و بر سر اباعبدالله(ع) ریختند. چرا سفسطه مىکنید؟!
اینها گفته امام حسین(ع) را هم براى اینکه جسارت به خلق نشود تبدیل مىکنند. آقاى آرمین، "انى خرجت لطلب اصلاح فىامة جدى" را مىخواند "فىدین جدى". امام حسین(ع) اصرار دارد که امت جدم فاسد شده بودند شما مىخواهید بگویید که دین فاسد شدنى است و ما حق داریم هر روز بر او پیرایه بیفزاییم و یا کم کنیم!
آقاى حسن روحانى! امام مىفرمود زىطلبگىتان را اگر حفظ نکنید این ملت از اسلام بر مىگردند. شما فردا بیا به این ملت پاسخ بده که زى شما در طول این انقلاب که پستهاى بالا هم گرفتهاید؛ در شوراى عالى امنیت ملى هم بودهاى، دکترا هم از انگلستان گرفتهاى، منزل شما در خیابان مقدس اردبیلى است و فروشنده آن منزل به شما از قوم و خویش من است و به من گفته است که آنجا کجاست، چطور بوده است.
بیا به مردم گزارش بده که آیا این زىطلبگى است که شما دارید. معلوم است که مردم از شماها بر مىگردند. امام گلوى خود را پاره مىکرد براى اینکه این انقلاب، انقلاب پابرهنهها و محرومین و مستضعفین است. معلوم است که انقلاب نیازى به چنین رؤسایى نخواهد داشت و به شما پشت خواهد کرد. آن وقت دق دلى خودتان را مىآیید سر این دولت خالى مىکنید که این دولت کارشناس نیست! دائماً مىگویند این دولت کارى کرده که دنیا با ما بد شده است. در جاهاى زیادى هم مقام معظم رهبرى، هم حضرت امام بارها فرمودهاند که این بدى اینها با ما سر این نیست که چنین و چنان و مسائل جزئى بلکه اینها با اسلام بد هستند و با این مرامى که ما طرح کردیم مبنى بر ضدیت مردم دنیا با ظلم مخالف هستند، لذا تا ریشه ما را نکنند ول کن نیستند.
باز هر روز بزرگترتان مىآید در تریبونها مىگوید بحران هست و جدى هم هست. چرا با مردم این جور حرف مىزنید؟ امام(ره) روز اول جنگ گفت یک دزدى آمده و سنگى انداخته و رفته است. امام که مىفهمید چه خبر است ولى با مردم که حرف مىزد مىگفت خبرى نیست؛ پاسدارها و ارتشىهاى ما اگر بخواهند دو روزه کار اینها را یکسره مىکنند. امام در عین بحران از بحران حرف نمىزند. موقعى که دانشجویان پیرو خط امام لانه جاسوسى را تسخیر کرده بودند، آمریکا گفته بود من حمله مىکنم. دانشجویان یک بیانیهاى دادند که اگر آمریکا حمله نظامى کند ما چه کار مىکنیم و...امابلافاصله حضرت امام جمله معروف "آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند" را گفتند و اینکه این جوانهایى که از روى احساسات یک چیزى گفتهاند که اگر آمریکا حمله نظامى بکند، همین اگرش را نباید بگویند.
شما اگر مرید و پیرو خط امام هستید هر روز یک خاطره از امام در مىآورید و در جامعه بامبول درست نکنید آمریکا بناى حمله داشت و حمله هم به طبس کرد ؛ ولى امام گفت همین اگرش را هم نباید بگویید.
آن وقت بزرگتر شما هر روز مىآید در تریبون مىگوید وضعیت بحرانى است. حالا به مردم گفتید و بحران هم هست؛ مردم چه کنند. مردم مثلا بروند لباس ضد گلوله بپوشند؟ من نمىتوانم باور کنم که مشکل شما مشکل فراموش شدن ارزشهاى امام است، اتفاقاً برعکس مشکل شما پایبندى این ملت به ارزشهاى امام است و همه همّ و تلاشتان را در این ده، پانزده سال کردهاید که این را از ملت بگیرید تا آن را به زانو زدن در مقابل آمریکا وادار کنید و انشاءالله این خوابى است که تعبیر نخواهد شد و آرزویى است که نوکرانتان به گور خواهند برد.