گوشتان را بدهکار کنید!

"گوشمان بدهکار این حرفها نیست. برف جمع بشود می گویند نمک زیاد مصرف شده و آسفالت خراب شده است، برف جمع نشود، می گویند مدیریت ضعیف است."
اظهارات فوق، متعلق به محمد قالیباف، شهردار محترم تهران است.
برفی که اخیراً مرکز کشور را سپیدپوش کرد، فرصتی برای آزمایش و امتحان توانمندی و کارآمدی مدیریت کلان شهر تهران بود.
تدبیر دولت در تعطیل کردن چندروزه دستگاه های دولتی و مراکز آموزشی، فرصت مناسبی را برای مدیریت شهری در شهرهای بزرگ و کوچک کشور، از جمله شهرداری تهران جهت برف روبی و پاکسازی معابر اصلی و فرعی شهر فراهم آورد، اما در عمل نشان داده شد که مدیریت شهری در تهران بزرگ، از این فرصت، کمترین استفاده را برای خدمت به مردم به عمل آورده است.آقای قالیباف طی دو سال اخیر به هر مناسبتی، به انتقاد از ضعف مدیریت در کشور پرداخته و ریشه همه مشکلات را متوجه این ضعف کرده است، ضعفی که نماد روشن آن را می توان در رفتار و تصمیمات مدیرتی شهری در تهران بزگر و بویژه در پاکسازی معابر اصلی و فرعی پایتخت از برف، مشاهده کرد.

در اولین روز پس از بارش برف، بخشهایی از عرض معابر اصلی شهر تهران در اثر شن پاشی و نمک ریزی گسترده، به روی تردد وسایل نقلیه باز شد اما برف های یخ زده تا روزها بعد، حواشی بزرگراهها و معابر اصلی شهر را پر کرده بود و متأسفانه اقدام فوری و مناسبی برای پاکسازی سطح کل معابر به عمل نیامد. این در حالی است که با وجود تعطیلی چند روزه، بسیاری از معابر فرعی شهر تهران به حال خود رها شدند و هنوز هم تردد عابران پیاده بویژه کودکان و افراد مسن در سطح معابر فرعی با مخاطرات زیادی همراه است.

تعطیل کردن چند روزه فعالیت ها برای آن بود که شهرداریها به وظیفه خود در پاکسازی و آماده سازی معابر عمل کنند و شرایط مناسب را برای از سرگیری فعالیت ها و روند عادی زندگی مردم فراهم آورند که این مهم در شهر تهران در نازلترین سطح به انجام رسید و حتی جمع آوری زباله ها نیز در برخی از نقاط شهر با تأخیر انجام شد.

پاشیدن هزارن تن شن و نمک بر روی کف خیابانهای اصلی شهر، هرچند با نیت کمک به مردم انجام شده است، اما استفاده بی حد وا ندازه از نمک و درشت بودن شن ها در برخی معابر، خسارات سنگینی را متوجه آسفالت خیابانها و همچنین خودروهای مردم کرده و خواهد کرد.

آقای قالیباف در برابر تذکر اصولی، درست و خیرخواهانه، در مورد خسارات ناشی از استفاده گسترده از نمک در معابر اصلی شهر تهران، تاب تحمل را از دست داده و در اظهاراتی دور از انتظار، گفته است که گوشش بدهکار این حرفها نیست!

مدیریت شهر بزرگی مانند تهران، مستلزم تدبیری فراتر از رفتار و منش پادگانی است. گوش شهردار تهران مانند گوش همه مسئولان کشور، باید از شنوایی لازم و کافی برخوردار باشد تا هر سخن حقو و درستی را بشنود و خود را به آن متعهد و پیابند بداند.

اعضای شورای اسلامی شهر تهران باید از آقای شهردار توضیح بخواهند که براساس کدام منطق فنی و اصولی به استفاده بی حد و اندازه نمک در سطح معابر اصلی شهر پرداخته است؟ آیا کارشناسان عدیده شهرداری تهران در این زمینه سکوت اختیار کردند یا اگر توصیه و تذکری وجود داشته، چرا گوش کسی به آن بدهکار نبوده است؟ اعضای شورای شهر باید از موضع دفاع از حقوق شهروندان با شهرداری تعامل کنند و سکوت آنان در این زمینه تعجب آور است؟ مسئولیت خسارات وارده به آسفالت خیابانها برعهده کیست؟ استفاده از شن های درشت در خیابانها که خارج از قاعده و استاندارد لازم بوده و عدم پاکسازی سریع خیابانها از شن های ریخته شده موجب وارد آمدن خساراتی به شیشه ها و بدنه خودروهای مردم شده است، چه کسی این خسارتها را تأمین خواهد کرد؟ کف خودروهای مردم بر اثر نمک پاشی شهرداری تهران به سرعت فرسوده خواهد شد، آقای شهردار باید پاسخگوی خساراتی باشد که از این ناحیه به خودروهای مردم وارد می شود.

آقای قالیباف باید این نکته را به خاطر بسپارند که موفقیت در محیط پادگانی بیش از هرچیز منتج از درجه بالای نظامی و اطاعت پذیری فرماندهان، درجه داران و سربازان زیر دست است. در چنین محیطی شاید بتوان گفت که گوشم بدهکار حرف این و آن نیست، اما در عرصه ای مانند مدیریت شهری که سروکار آن با زندگی مردم است، فرمانده یا مدیرعالی رتبه در مقامی مانند شهرداری تهران، باید گوش خود را برای شنیدن سخن حق از زبان هرکس که باشد، بدهکار کند و رقابتهای بی حاصل دیروز و امروز و فردا، مانع از شنیدن و پاسخگویی درست و سنجیده به شنیده ها نشود

 علی محمدی- رجانیوز

نوشته های دیگران ()